میس یو، ماشاالله، مرحباً، مسترجان، براوو، وری نایس، فورس، شییِه شییِه یا دَووشکا کلماتی هستند که امروزه در صحبتهای محاوره جوانان به وفور شنیده میشود. کلماتی که بیشتر برای خطاب کردن می گوییم و یا حتی برای خوشمزگی کلامی در ارتباط با دیگران استفاده میشود.
تقریبا میتوان گفت همه افراد جامعه درگیر این فرهنگ عجیب زبان دوم هستند ؛ یا به زبانی راحتتر، همگی تسلیم این موضوع در به کاربردن آن طی مکالمات شبانه روز خودمان هستیم. گاهی ما سعی میکنیم افرادی که دوستشان داریم را با کلمات زبان دوم صدا کنیم؛ مثلا فردی که نامزد مورد نظرش را با کلمه مادمازل صدا میکند، می خواهد ابراز عشق و علاقه خودش را به زبان دوم نشان دهد. البته بعضی افراد هم برای صدا کردن دوستان یا همکاران خودشان در محیط های مختلف از واژگان زبان دیگر استفاده میکنند.
حتی بعضاً پیش می اید که افراد برای به رخ کشیدن تواناییهایشان در محیط ها یا موقعیتهای خاص از الفاظ زبانهای خارجی دیگر مثل انگلیسی، فرانسه و یا روسی استفاده میکنند. به طور مثال برخی افراد در مکالمات خودشان برای خطاب کردن دیگران آنقدر از زبان دیگری استفاده میکنند، که هرکس نداند فکر میکند دارد فخر فروشی بلد بودن زبان خارجیاش را به رخ میکشد.
چرایی استفاده و نوع انتخاب از زبان دوم
محمد رضا رئیسی، پژوهشگر و دکترای ادبیات تطبیقی جهان دانشگاه شهید بهشتی در مورد چرایی استفاده از این کلمات در زبان محاوره تشریح کرد: عادت کلامی، فخر فروشی و یا حتی جذاب کردن صحبت دلایل استفاده از زبان دیگری در مکالمات روزمره است. دلیل سوم در حرف زدنهای عامیانه قطعا اثر گذاری بیشتری نسبت به آن دو مورد دیگر دارد. به طور مثال استفاده از واژه "هی یو (Hey You)" توسط برخی افراد به خصوص نسل جوان، بیشتر برای جلب مخاطب خودشان همراه با حرکات دست (انگشت اشاره) و ارتباط چشمی است.
این پژوهشگر فرهنگ و زبان چینی افزود: انتخاب نوع زبان هم در اصل وابسته به مهارت تسلط یا صرفا علاقه به آن زبان میباشد. قاعدتا فردی که دانش زبانی و دایره لغاتش از زبان انگلیسی بیشتر باشد قطعا تعداد کلمات زیادتری را استفاده میکند؛ از آنجایی که زبان انگلیسی در جامعه ما رواج بیشتری نسبت به سایر زبانهای خارجی همچون فرانسوی، آلمانی یا روسی دارد، طبعا به کارگیری واژگان این زبان آسانتر و همه گیرتر برای همه قشری اعم از کسانی که انگلیسی را بلد هستن یا خیر میباشد.
محمد رضا رئیسی تصریح کرد: باید توجه کرد یادگیری یک زبان دیگر نه تنها آشنایی با چند کلمه خارجی (بیگانه) است، بلکه یک فرد را با جهانی دیگر یا دنیای ارتباطی جدید آشنا میکند. دنیایی که فرهنگها، تفکرات، و احساسات متفاوت را در بر میگیرد و امکان برقراری ارتباط با افراد از سراسر جهان را فراهم میکند. این تجربه میتواند دیدگاههای فرد را گسترش دهد، درک عمیقتری از تفاوتها و شباهتها بین فرهنگها ایجاد کند و حتی فرصتهای جدیدی در زمینههای شغلی و تحصیلی فراهم کند.
وی افزود: وقتی زبان جدیدی میآموزید، در واقع به دنیایی از ادبیات، موسیقی، فیلم، و هنرهای دیگر دسترسی پیدا میکنید که تا پیش از این برایتان ناآشنا بوده است. همچنین، امکان سفر و تعامل با مردم محلی به شکلی که بتوانید فرهنگ و زندگی روزمره آنها را بهتر درک کنید، فراهم میشود.به طور کلی، یادگیری زبان جدید نه تنها مهارتی کاربردی است، بلکه پلی است به دنیایی پر از تجربههای جدید و الهامبخش است. این فرآیند میتواند زندگی شما را به طرق مختلف غنیتر کند و به شما کمک کند تا بیشتر به عنوان یک شهروند جهانی فعالیت کنید.
استاد ادبیات چینی دانشگاه شهید بهشتی افزود: شاید به همین علت میباشد که به کار بردن کلمات زبان دوم در محاورات فراگیر شده است. البته زبان عربی از این قاعده مستثناء میباشد؛ چرا که زبان عربی جایگاه خاصی در ادبیات دینی و فرهنگهای کشور های مسلمان با هر شکل زبانی دارد. کلمات عربی در زبانهای فارسی ایران، ترکی ترکیه و یا اردوی پاکستان به شکل فراوان استفاده میشود.
ویژگیهای شخصیتی در انتخاب کلمات زبان دوم
این استاد ادبیات و زبان چینی با اشاره به اینکه کاربرد زبان دوم به پارامترها و معیارهایی برای شکل و مقدار فیدبکهایی که در روابط انسانی دریافت میکنیم بستگی دارد گفت: جنسیت، سن، شغل، نسبت و موقعیت مکانی-لحظهای از جمله این بایستگیها هستند. اینکه چه کسی، پیر یا جوان چه واژهای را به چه بهانهای بکار ببرد، قطعا تاثیرگذاری متفاوتی را دارد.
رئیسی افزود: وقتی یک شخص با زبان چینی آشنا میشود در اصل حالا یادگیری لغاتها، اصطلاحات از آن زبان است. به همین دلیل در ضمیر ناخودآگاه شما شخصیتی شکل میگیرد که متفاوت از دیگران است. این موضوع در مورد زبانهای دیگر هم صدق میکند، اما چون رواج به کارگیری زبانهای شرقی در همه جوامع جهان عملا نوظهور یا نوپدید است، یک امتیاز روحی-معنوی خاصی برای فردی که مسلط به این زبان میباشد دارد. امتیازی که در محیطهای کاری و شغلی به وضوح تاثیرگذاری خود را نشان میدهد.
استاد زبان شناسی و ادبیات تطبیقی دانشگاه شهید بهشتی به صراحت گفت: یادگیری چنین مهارتی امتیاز خاصی را در نوجوانان و جوانان نسبت افراد میانسال به نمایش میگذارد. به این دلیل که دایرهی ارتباطی جوانان نسبت به سایر گروههای سِنی بیشتر است. اگر پدری در یک خانواده فرزندش (دخترش) را "گرل (Girl)" صدا کند، آنقدر جذابیت اِدارکی-اِفهامی ندارد. چرا که این نوع گفتار در شمایل رفتاری یک پدر نمیگنجد.
وی ادامه داد: ولی وقتی پسری جوان نامزدش را "میس یو (Miss You)"، "مادمازل (Mademoiselle)"، "دَووشکا (девушка)"، "چو نویی(处女)" یا "شیانگ نیِن نی (想念你)" خطاب میکند، کلامش بر ذهن و روح دختر نافذ میشود؛ چرا که از لحاظ علم روانشناسی این مورد در جذب دختر مورد نظرش بسیار موثر میباشد.
محمد رضا رئیسی به صراحت گفت: حتی شاید جالب باشد معمولا کسانی که می خواهند طلبکارانه یا با تحکم رفتاری نسبت به دیگران صحبت کنند، از لغات عربی استفاده میکنند ؛ "اَخوی چیکار میکنی؟"، "من به اَخوی شما زنگ زدم"، "به اَخوی محترم بگین پولمون رو پس بده" از جمله عباراتی هستند که کلمه عربی اَخوی به طور زیاد در گفتار روزمره برای خطاب قرار دادن دیگران، توسط اشخاصی با ویژگی شخصیتی طلبکار استفاده میشود.
این پژوهشگر اضافه کرد: بعضی اشخاص هم برای تحسین دیگران از واژه "اَحسنتم" در صحبت کردنشان استفاده میکنند. تقریبا میشود گفت که این دسته افراد از روحیه ملایم و لطیفی در برخورد با دیگران برخوردارند. البته افرادی که بهطور معمول از زبان عربی در مکالمات روزانه استفاده میکنند را نمیتوان در این دسته شخصیتی (طلبکار) قلمداد کرد ؛ مثلاً افرادی که مأخوذ به حیا هستند از روی عادت کلماتی مانند "حاجی"، "سید"، "اَبوی محترم چطور هستند"، "سلام بنده رو به اَبوی محترم برسونید" یا امثال این عبارتها را بکار میبرند.
کاربرد زبان دوم در محاورات روزمره کشورهای دیگر
رئیسی با اشاره به رواج استفاده از زبان دوم در مکالمات روزمره حتی در سایر کشورها به شکل و شمایل دیگر یا متفاوت از یکدیگر بیان کرد: بهطور مثال در زبان ترکی استانبولی کلمات زبان انگلیسی و فرانسوی کاربرد زیادی دارد، تا حدی که نه تنها در زبان ترکی استانبولی بلکه در ادبیاتشان (دستور زبانشان) هم جا افتاده است. به همین دلیل نوع استفاده از زبان دوم در گفتار محاوره آنها با ما تفاوتهای زیادی دارد.
این استاد زبان شناس ادامه داد: حتی بکاربردن کلمات خارجی یا استفاده از زبان دوم در کشورهای ترک زبان دیگر مانند "جمهوری آذربایجان یا ترکمنستان"، به دلیل اینکه حدود هفتاد سال در قیومیت اتحاد جماهیر شوروی بودند تفاوتهای زیادی دارد. چرا که استیلای فرهنگ زبانی اسلاوی (شرقی) حتی بعد استقلال از شوروی سابق هم نابود نشده است. کشورهای ترک زبان بعد از استقلال سعی کردند زبان ترکی خود را درتمام شئون زیست اجتماعی جامعه خود جایگزین کنند، ولی همچنان زبان روسی به دلیل سیاستهای راهبردی و راهکنشی روسها جایگاه خود را تثبیت و تقویت کرده است ؛ در طی سالهای اخیر تاسیس مدارس و آموزشگاه های زبان روسی در جمهوری آذربایجان روند رو به رشدی را به خود گرفته است.
رئیسی افزود: به طور مثال چند سالی است که فدارسیون روسیه برای افزایش سطح کمی و کیفی مدارس زبان روسی در کشورهای جمهوریهای آسیای میانه برنامههایی را تدارک دیده است؛ تا آنجا که شخص ولادیمیر پوتین دستوری مبنی بر ایجاد مدارس زبان روسی در کشور تاجیکستان را صادر کرد. این موضوع برای سایر جمهوریهای جدا شده از شوروی سابق هم صدق میکند. هرچند که زبان انگلیسی هم در ادبیات و هم در زندگی روزمره مردمانشان کاربرد دارد ولی هنوز مشخص نیست که آیا برای رفع نیاز روز در ارتباط با جهان، فخر فروشی یا عادت کلامی جدید استفاده میشود.
وی در ادامه شرح داد: در کشورهای عربی هم که ادبیاتشان همچون ترکی استانبولی حل شده در فرهنگ زبانی غربی (اروپایی) هست، استفاده از زبان دوم مغایرتهایی را با جامعه ما دارد. چرا که کاربرد زبان دوم در مکالمات شبانه روز کشورهای عربی مانند عمان با کشوری مثل لبنان یا مراکش فارغ از شباهتهای بنیادین، تفاوتهای زیادی نیز دارد. لهجه عربی و هم نوع گویش یا صرف کردن آوای کلماتشان باهم غیر همگون است ؛ بهطور مثال در لهجه عربی مدیترانهای (سوری، لبنانی و مصری) حروف الفبایی "گچ-پژ" ادا میشود، اما در زبان عربی کشوری مثل یمن یا عمان عملا چنین حروفی در گفتارشان وجود ندارد.
محمد رضا رئیسی تصریح کرد: تا آنجایی که من اطلاع دارم در کشورهایی مانند پاکستان و افغانستان، عملا زبان دوم آنقدر کاربردی برای خطاب کردن یکدیگر ندارد. البته وضعیت پاکستان به دلیل نهادینه شدن زبان انگلیسی متفاوت از افغانستان است. اما کشوری مثل چین بر عکس سایر کشورهای غرب آسیا، فرهنگهای زبانی خارجی را در خودش حل میکند، یا اینکه برای هر واژهای جایگزنی درست میکنند. در جامعهایی با جمعیت بیش از ۱ میلیارد و چهارصد و اندی نفری چین تعداد افرادی که زبان دوم را بلد هستند، به ویژه زبان انگلیسی بسیار کم است. طبعا کسانی بخواهند از این زبان برای خطاب کردن یکدیگر بههردلیلی استفاده کنند نیز بسیار کم تعداد هستند.
فرهنگ یا شبه فرهنگ
این پژوهشگر ادبیات تطبیقی جهان گفت: استفاده از زبان دوم در مکالمات-محاورات روزمره در خطاب کردن یکدیگر را میتوان به نوعی یک فرهنگ یا شبه فرهنگ در نظر گرفت؛ چرا که کشوری در حال توسعه همچون ایران با داشتن فرهنگهای متنوع و غنی نسبت به این موضوع، از شبه فرهنگ بودن عبور کرده و به مرحله اصل فرهنگ رسیده است. به بیان ساده و صریح، امروز در جامعه ما استفاده از زبان دوم عملا یک الگوی صحیح گفتاری-رفتاری میباشد؛ ولو اینکه از جامعه ادبی ما این موضوع را قبول نداشته باشد. آنقدر زبان دوم در متن جامعه ایران کاربرد دارد که حتی برای رساندن بعضی مفاهیم چارهای جز استفاده از واژگان خارجی نداریم. باید اعتراف کرد که فرهنگ زبانی ما در فرهنگهای دیگر حل شده است.
تعامل با دنیای بیرون متاثر از کاربرد زبان دوم
محمد رضا رئیسی ادامه داد: اینکه چقدر استفاده از زبان دوم در تعامل یک جامعه با محیط بیرونی خودش موثر است را باید جامعه شناسان بگویند. اما قدر مسلم، برای یک گردشگر خارجی که وارد ایران میشود یا یک گردشگر ایرانی که به خارج از ایران سفر میکند، میتواند برای ارتباط بهتر با دیگران کمک کننده باشد. این موضوع از اثرات مثبت کاربرد زبان دوم میباشد، ولی قطعا مانند هر چیز دیگری هم جنبه مثبت و هم منفی دارد ؛ حداقل جنبه منفی آن، آب رفتن فرهنگ زبانی خودمان میباشد. آب رفتنی که صدای چکه چکههای آن سالهاست به گوش اهل خرد رسیده اما آمران دنیای سیاست عاجز از شنیدن آن هستند.
کم رنگ شدن زبان فارسی و نگاه جامعه ادبی
رئیسی تصریح کرد: قطعا جامعه ادبی ما نسبت به این گونه موضوعات حساس هستند. حساسیتی که علت و معلول آن کاملا واضح و مشخص است. حتی برخی اساتید مطرح ادبیات کشورمان پیشتر گفتهاند، با همین روند تا ۵۰ سال دیگر عملا زبان فارسی از بین خواهد رفت. وضعیت ارتباطی-گفتاری بین جوانان و حتی نوجوانان خودش گویای همه چیز است. خب این حرفهای افراد سرشناس در وادی ادبیات هست. کسانی که سالها تجربه و تبحر دارند و میتوانند سِره از ناسِره را تشخیص دهند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات چینی در انتها افزود: جامعه ادبی ما زبان دوم در صحبتهای روزمره را هم تهدید و هم فرصت میبیند. تهدیدی که باعث تحلیل زبان و ادبیات فارسی میشود و فرصتی که میشود با آن نسل جدید به خصوص نسل "زد و آلفا" را با ادبیات فارسی آشنا کرد. چرا که ادبیات فکری آنها با دایره واژگانی زبانهای خارجی احاطه شده است. نوجوان یا جوانی که به جای کلمه "بامزه" از "کیوت" استفاده میکند، قطعا باید فرهنگ ریشه دار زبان فارسی را با ادبیات خودشان در ذهنشان جا انداخت. البته این مٌشت نمونه خروار هست، وگرنه خیلی مثالهای دیگر و بیشتری هم هستند. حتی استادان ادبیات نیز برای انتقال صحیح برخی از مفاهیم، لاجرم درگیر بکاربردن واژگان خارجی در صحبتهای شبانه روز با دیگران میباشند.
حمید اسدی – خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما